اون لحظه که گفتی یکی بهتر از تو رو پیدا کردم
یاد اون روزایی افتادم که به صدتا بهتر از تو
می گفتم من بهترینو دارم
.
.
.
به من می گفت:انقدر دوست دارم که اگه بیمیر...میمیرم..
باورم نمی شد...فقط یک امتحات ساده گفتم:بمیر
سالهاست در تنهایی پژمرده ام کاش امتحانش نمی کردم
.
.
.
عشق مثل اب میمونه می تونی اونو تو دستت قایمش کنی
اخرش یه روز دست تو باز می کنی میبینی نیست
قطره قطره چکید بی اینکه تو بفهمی اما دستت پر از خاطرست...
.
.
.
ازم پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟خب منم راستشو گفتم
گفتم :زندگیمو!نپرسید چرا فقط گریه کرد و رفت اما نمی دونست
که اون خودش زندگیمه
.
.
.
ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟با اینکه دوست داشتم داد
بزنم به خاطر تو بهش گفتم:به خاطر هیچ کس
پرسید:پس به خاطر چی زنده هستی؟
با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل تو با یه بغض غمگین گفتم به خاطر هیچی
ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟
در حالی که چشماش پر اشک بود گفت به خاطر کسی که به خاطر هیچ زندست
.
.
.
شبی خواب دیدم با خدا دارم کنار ساحل قدم میزنم رد پای هر دو ی ما کنار ساحل بود وقتی برکشتم به گذشته نگاه کردم دیدم در موقع سختی تنها یک ردپا کنار ساحل استیاد اون روزایی افتادم که به صدتا بهتر از تو
می گفتم من بهترینو دارم
.
.
.
به من می گفت:انقدر دوست دارم که اگه بیمیر...میمیرم..
باورم نمی شد...فقط یک امتحات ساده گفتم:بمیر
سالهاست در تنهایی پژمرده ام کاش امتحانش نمی کردم
.
.
.
عشق مثل اب میمونه می تونی اونو تو دستت قایمش کنی
اخرش یه روز دست تو باز می کنی میبینی نیست
قطره قطره چکید بی اینکه تو بفهمی اما دستت پر از خاطرست...
.
.
.
ازم پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟خب منم راستشو گفتم
گفتم :زندگیمو!نپرسید چرا فقط گریه کرد و رفت اما نمی دونست
که اون خودش زندگیمه
.
.
.
ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟با اینکه دوست داشتم داد
بزنم به خاطر تو بهش گفتم:به خاطر هیچ کس
پرسید:پس به خاطر چی زنده هستی؟
با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل تو با یه بغض غمگین گفتم به خاطر هیچی
ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟
در حالی که چشماش پر اشک بود گفت به خاطر کسی که به خاطر هیچ زندست
.
.
.
پس رو به خدا گله کردم و گفتم:خدایا چرا موقع سختی مرا تنها گذاشتی؟ خدا لبخندی زد و گفت:فرزندم در ان موقع تو بر دوش من بودی